اواز: محمود محمودی خوانساری
همنوازان: اصغر بهاری/ رضا ورزنده
کلام اواز: استاد سخن سعدی
اهنگ: مایه اصفهان
کلام متن برنامه: رودکی/رفیق اصفهانی/روحی همدانی/رفیق کاشانی
گوینده: روشنک
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان وهرچه در اوهست صورتند وتو جانی
به پای خویشتن ایند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری از خویشتن برهانی
بر اتش تو نشستیم دود عشق برامد
تو ساعتی ننشستی که اتشی بنشانی
تو را که دیده زخواب خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی
من ای صبا ره رفتن بکوی دوست ندانم
تو می روی بسلامت سلام ما برسانی
درود بر سرور گرامی محسن عزیزم
این برنامه از زنده یادان محمودی و،بهاری،ورزنده از آن آوازهای جاودانی است...پاینده باشی عزیز دوست داشتنی بعشق و مستی
درود برشما امیرجان
سپاس از محبت شما
انچه از محمودی نازنین به یادگار باقی مانده است هرکدام لطافت ودلنشینی خاص خود را دارد.