مطالبی از آقای محمدرضا عاشوری " تک مضرابی در رثای " مرغ شباهنگ" " درچند دهه اخیر ، در موسیقی آوازی ایران تنی چند از هنرمندان از جان و از وجود خویش مایه گذاشتند و ققنوس وار با سوختن خویش آتش موسیقی را پاس داشتند . استاد محمودی خوانساری را بی گمان باید از این عاشقان دانست . صدای جادویی و گرم او که از جان سوخته اش بر می آمد چنان به دلها می نشست که یادش را چونان صدایش جادویی کرده است ... آواز خوانساری لطف و صفا و طنین و زنگ خاص خود را داشت . او برنامه هایش را نه برای ادای وظیفه که بیشتر و پیشتر برای دل خود می خواند و آرزوهای نیافته اش را در صدای جادویی و غم گرفته اش و اتاب می داد . در صدای جان سوخته ی او می شود حرمان ها و عشق ها را ، خستگی ها و دلشکستگی ها را در به دری ها و رنج ها را به گوش جان نیوشید و به وجد آمد . در صدای زلال و شفاف او هیچ شائبه ای را راه نیست . در اجراهای زنده یاد خوانساری تلفیقی بسیار دل انگیز و استادانه بین شعر و موسیقی وجود دارد . در انتخاب و ادای شعر ، کمال ذوق و سلیقه را به کار می بندد و با سکوت و تحریرهای زیبا و روح بخش قرار از جان آدمی می رباید . محمودی خوانساری علاوه بر آواز با تنبک و ریزه کاری های آن آشنایی کامل داشت و در اجرای قطعات ضربی بسیار مسلط بود . آشنایی او با سه تار- این ساز "درخویشی " و " با خویشی " ها – راز و رمز دیگر دارد . روانشاد خوانساری با همکاری دوست دیرینه اش اسدالله ملک ویلن نواز و آهنگساز پر آوازه و با کمک استاد جهانبگلو برنامه ای با عنوان " نوایی از موسیقی ملی " به اجرا در آوردند که بسیار هنرمندانه و اصیل بود . " نوایی از موسیقی ملی " به دلیل ظرافت ها و ظرفیت های خاص خود به سرعت درمیان هنردوستان مقبولیت یافت . درهمین برنامه های به یاد ماندنی بود که ترانه های ماندگار و جاودانی " مرغ شباهنگ " در افشاری ، " میخانه " در دشتی و " سکوت و مستی " در سه گاه به اجرا در آمدند ، و ماندند تا یاد و نام خوانساری و ملک جاودانه و ماندگار شود . خوانساری نه چون کسان دیگر هنر را وسیله ی معاش ساخت و نه در حاکمیت گذشته حاضر شد که بر صفحه ی تلویزیون ظاهر شود . او در طول زندگی اش هیچگاه در مجالسی که از روح اصیل هنری عاری بود شرکت نکرد و شاید پر دور نباشد اگر ادعا کنیم که مطبوعات و رادیو و تلویزیون نیز هیچگاه از او – چنانکه شایسته اش بود –قدردانی نکردند و او – چونان گذشته – در تنهایی و انزوا در دوم اردیبهشت 1366 اوج ها را خانه گزین خویش کرد . یادش گرامی و خاطرش هم پای زمان باد . برگرفته از یادنامه استاد محمود محمودی خوانساری ( مرغ شباهنگ) به روایت حمید تجریشی
به راستی که جناب عاشوری تا چه اندازه دقیق و موشکافانه به شرح محمودی بزرگ اشاره کرده است درود بر ایشان.
درست میگوید: شائبه در صدایش نیست و به قصد خودنمایی برنامه ای اجرا ننموده و ضربی هایش بی نظیر است.
در مورد برنامه ی نوایی از موسیقی نیز به درستی آن را اصیل خوانده است.گواه سخن ایشان تصنیف ها و ترانه ها و سازها و ضربی ها و آوازهای ماندگاری است که بجا مانده و بر قلب و هر دوستداری مینشیند
درود برشما بزرگوار
براستی که چنین هست.
به راستی که حق مطلب در مورد این هنرمند بزرگ به زیبایی ادا شده است
ممنون از شما و آقای عاشوری گرامی
موفق باشید
درود وسپاس از شما