مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود
مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود

یک شاخه گل

یک شاخه گل برنامه شماره 388

اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: کورس سرهنگ زاده

ترانه سرا: کریم فکور

با همکاری: جلیل شهناز

اهنگ دشتی: همایون خرم

غزل اواز:شیخ اجل سعدی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


یک نفس ای پیک سحری

بر سرکویش کن نظری

گو بفغانم بفغانم بفغانم

ای که به عشقت زده من

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم من نتوانم من نتوانم

من غرق گناهم تو عذر گناهی

روز وشبم را تو چو مهری تو چو ماهی

چون باده بنوشم در جوش وخروشم

من سر زلفت به دوعالم نفروشم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم من نتوانم من نتوانم

همه شب بر ماه پروین نگرم

مگر اید سودایت در نظرم

چه بگویم چه بگویم چه بگویم زین راز

غمم این بس که مرا کس نبود دمساز

یک نفس ای پیک سحری

بر سر کویش کن گذری

گو بفغانم گو بفغانم گو بفغانم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم من نتوانم من نتوانم


مطلع اواز:


ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی

جهان وهر چه در او هست صورتند وتو جانی

به پای خویشتن ایند عاشقان به کمندت

که هرکه را تو بگیری زخویشتن بر هانی برهانی

تراکه دیده زخواب وخمار باز نباشد

ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی

بر اتش تو نشستیم ودود شوق برامد

تو ساعتی ننشستی که اتشی بنشانی

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم

تو می روی سفر به سلامت سلام ما برسانی


با ارزوی سلامت وعمر باعزت برای جلیل شهناز وکورس سرهنگ زاده


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره در انتهای فایل بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها وداری شناسنامه می باشد

یک شاخه گل



یک شاخه گل برنامه شماره 437


اواز: محمود محمودی خوانساری


اهنگ: ابوعطا


با همکاری هنرمندان: همایون خرم/مجید نجاحی


اشعار متن برنامه:علی نقی کمره ای/الفت/اوحدی/مشفق کاشانی


غزل اواز: عماد خراسانی


گوینده:اذر پزوهش



برو ای دوست که ما دست به دامان خودیم


سرخود گیر که ما سر به گریبان خودیم


اشک و اهی شده از دشت جنون حاصل ما


اتش خرمن خود قطره باران خودیم


دامن ما نبود بی گهر اشک شبی


چشم بد دور که شرمنده احسان خودیم


هرکه از حال من دلشده پرسید بگوی


خویش گم کرده بنشسته به هجران خودیم



انچه پیش از این در دسترس بوده نقصی در اعلام ابتدای برنامه بوده که

 در این فایل نقص برطرف گردیده است

یک شاخه گل

یک شاخه گل برنامه شماره 372


اواز: محمود محمودی خوانساری



همنواز اواز: جلیل شنهاز


 


اشعار متن برنامه : مولانا



گوینده: فیروزه امیر معز



غزل اواز:



تنها نه منم جانا ازوصف تو دیوانه


دیوانه بسی دارد لطف تو بهرخانه


ای چشم چراغ دل روشن ز تو شد منزل


تو شمع همه محفل من سوخته پروانه


تو روی نهان کرده من شیفته رویت


لیکن به سراورده مجنون شده دیوانه


روشن شودش مردم چون روی تو را بیند


از شوق چنان رویی دیوانه شود یا نه


انچه پیش از این در اختیار صاحبدلان بوده با هنر نمایی یک صدا بردار


 خلاق  اعلام شماره ان واعلام برنامه توسط دو گوینده به یکدیگر اتصال


 داده شده بود



 یک شاخه گل ( صدای یک گوینده)


برنامه شماره 372  ..............( صدای یک گوینده)


این قطعه مونتاز را میتوانید از اینجا دریافت نمائید

 


یک شاخه گل



یک شاخه گل برنامه شماره 48


اواز: محمود محمودی خوانساری


اهنگ دشتی


همنواز اواز: مرتضی خان محجوبی


غزل اواز: خاقانی شروانی


اشعار متن برنامه: خاقانی شروانی


گوینده: روشنک


امد نفس صبح وسلامت نرسانید


بوی بوی تو نیاورد وپیامت نرسانید


یا تو یا تو به دم صبح سلامی نسپردی


یا صبحدم از رشک سلامت نرسانید


من نامه نوشتم به کبوتر بسپردم


افسوس که بختم سوی بامت نرسانید


بر باد سپردم دل وجان تا به تو ارد


زین هر دو ندانم که کدامت نرسانید



دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها وشناسنامه برنامه

یک شاخه گل


یک شاخه گل برنامه شماره 418



اواز اول: محمود محمودی خوانساری


اواز دوم: سیاوش


با همکاری هنرمندان: احمد عبادی/اصغر بهاری/پرویز یاحقی/ جلیل شهناز/رضا ورزنده/امیر ناصر افتتاح/ جهانگیر ملک

اشعار متن برنامه: نیازی صفوی/جمال اردستانی/حالتی ترکمان/هزینی اصفهانی/حسن شاملو/حسن دهلوی/توحیدی شیرازی/حاجی جعفری تبریزی

غزل اواز: جامی/پیر پارس

اهنگ: همایون

گوینده: روشنک


اواز: محمودی خوانساری ( غزل اواز: پیرپارس)


ترسم که اشک در غم ما پرده در شود

وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

اری شود لیک به خون جگر شود

خواهم شدن به میکده گریان ودادخواه

کز دست غم خلاص من ان جا مگر شود

ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو

لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود


اواز : سیاوش ( غزل اواز: عبدالرحمن جامی)


ان ترک مست بین که  مستانه می رود

شهری اسیر کرده سوی خانه می رود

هرجانبی که جلوه کنان روی می نهد

با او هزار عاشق دیوانه می رود

جانم زتن رمید به سودای خال او

مرغ از قفس پریده سوی دانه می رود

از جان رفته پیش رخش می کنم گله

با اشنا حکایت بیگانه می رود

زاهد به خلد مایل وعاشق به کوی دوست

بلبل به باغ وجغد به ویرانه می رود


این برنامه کامل می باشد ودارای اعلام برنامه در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد این برنامه قبلا ناقص بوده است واواز محمودی خوانساری حذف گردیده بوده است

لازم به ذکر هست غزل اواز که توسط سیاوش اجرا می گردد از جامی می باشد که گوینده به اشتباه رهی معیری اعلام می کند


یک شاخه گل



یک شاخه گل برنامه شماره 429

اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: پرویز یاحقی/جلیل شهناز/امیر ناصر افتتاح


اشعار متن برنامه:هلالی جغتایی/شاپور تهرانی/پروین دولت ابادی/صائب تبریزی/نشاط اصفهانی


گوشه هایی از سگاه


غزل اواز: پیر پارس/پزمان بختیاری


گوینده: اذر پزوهش


غزل اواز: پیرپارس



دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود

تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود

دل که از ناوک مزگان تو در خون می گشت

باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

عالم از شور وشر عشق خبر هیچ نداشت

فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود

من سرگشته هم از اهل سلامت بودم

دام را هم شکن طره هندوی تو بود

به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر

کز جهان می شد ودر ارزوی روی تو بود


غزل اواز: پزمان بختیاری


باز عشقی حلقه بر در می زند

باز دل در سینه ام پر می زند

اهی از دامان لب پر می کشد

اشکی از مزگان تر سر می زند


این برنامه دارای شماره برنامه در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه برنامه می

 باشد.

یک شاخه گل


یک شاخه گل برنامه شماره 410

اواز اول: محمود محمودی خوانساری

اواز دوم: محمد رضا شجریان

اهنگ: جواد معروفی ذر افشاری

همنوازان: احمد عبادی/پرویز یاحقی/جلیل شهناز/لطف الله مجد/مجید

 نجاحی

اشعار متن برنامه: فضولی بغدادی/ابدال اصفهانی/بایزید بسطامی/پزمان

 بختیاری/مولانا جلال الدین/بادل/جامی/یاری

غزل اول اواز: هادی رنجی

غزل دوم اواز: عراقی

گوینده: اذر پزوهش


غزل اول: محمودی خوانساری


ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است

این کشتی از تلاطم دریا شکسته است

تنها ننالم از غم ایام وجور یار

باشد مرا دلی وزصد جا شکسته است

از انچه پیش دوست بود در خور نثار

تنها مرا دلی بود اما شکسته است

یک دل به سینه دارم ویک شهر دلستان

بازار من زگرمی سودا شکسته است


غزل دوم: سیاوش


هرشب دل پرخونم برخاک درت افتد

باشد که چو روز اید بروی گذرت افتد

زیبد که زدرگاهت نومید نگردد باز

ان کس که به امیدی بر خاک درت افتد

ایم به درت افتم تا جور کنی کمتر

از بخت بدم گویی خود بیشترت افتد

من خاک شوم جانا در رهگذرت افتم

اخر به غلط روزی برمن گذرت افتد

زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز

ان کس که به امیدی بر خاک درت افتد


انچه قبلا از این برنامه در فضای مجازی بوده است بدون شناسنامه بوده است

این برنامه دارای اعلام برنامه وشناسنامه کامل می باشد


یک شاخه گل


یک شاخه گل برنامه شماره 367


اواز: محمود محمودی خوانساری


همنواز: احمد عبادی


کلام: صائب تبریزی



اگر وطن به مقام رضا توانی کرد


غبار حادثه را توتیا توانی کرد


اگر چو شبنم گل ترک رنگ وبوی کنی


درون دیده خورشید جا توانی کرد


کلید قفل اجابت زبان خاموش است


قبول نیست دعا تا دعا توانی کرد


تو ان زمان شوی از اهل معرفت صائب


که ترک عالم چون و چرا توانی کرد




یک شاخه گل


یک شاخه گل برنامه شماره 458


اواز: محمودی خوانساری/ایرج


همنوازان: جلیل شنهاز/رضا ورزنده/مجیدنجاحی/محمد موسوی/جهانگیر ملک


اهنگ در: بیات ترک از محمد میر نقیبی


کلام: عبدالله الفت/ رفیق اصفهانی


کلام متن برنامه: طالب املی/کمال اسماعیل اصفهانی/کوکب خراسانی/پزمان بختیاری/عطار نیشابوری


گوینده: فیروزه امیر معز


اواز: ایرج


بگذشت راز وبرمن مسکین نظر نکرد


واندیشه زاغ دیده واه سحر نکرد


شرح نیاز وقصه شوقم زبان حال


چندانکه گفت در دل سنگش اثر نکرد


جان باخت با دلم که دگر پیش او مرا


دل خود چنان برفت که جان را خبر نکرد



اواز: محمودی خوانساری



دلش دادم که با او همدم وهمخانه خواهم شد


مه من مه من شمع خواهد گشت ومن پروانه خواهم شد


ندانستم که چون دل برد ازمن چون پری اخر


فغان خواهد شد ودر غمش دیوانه خواهد شد


به ان حسن وبه این عشق ای صنم چون لیلی ومجنون


تو اخر شهره خواهی گشت ومن افسانه خواهم شد


زمی خالی نخواهم شد چو من در خواب می دانم


که با خم یا سبو یا شیشه یا پیمانه خواهم شد




یک شاخه گل



یک شاخه گل برنامه شماره 398




اواز: محمود محمودی خوانساری


اهنگ سه گاه: مهدی خالدی


کلام: پیرپارس


همنوازان: حبیب الله بدیعی/مجیدنجاحی/امیر ناصر افتتاح




من ترک عشق وشاهد وساغر نمی کنم


صدبار توبه کردم ودیگر نمی کنم


باغ بهشت وسایع طوبی وقصر حور


با خاک کوی دوست برابر نمی کنم


تلقین ودرس اهل نظر یک اشارت است


گفتم کنایتی ومکرر نمی کنم


حافظ جناب پیر مغان جای دولت است


من ترک خاکبوس این در نمی کنم




یک شاخه گل





یک شاخه گل برنامه شماره 126



اواز: محمودی خوانساری


کلام: شیخ بهایی


گوینده: روشنک



  

ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی

تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی

بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را

آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی

بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من

خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی

دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم

در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟

ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم

حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی

رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن

آستین این ژنده، می‌کند گریبانی

زاهدی به میخانه، سرخ روز می‌دیدم

گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی

زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم

می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

خانهٔ دل ما را از کرم، عمارت کن!

پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی

ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید

بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی


  


یک شاخه گل


یک شاخه گل برنامه شماره 377




اواز: محمود محمودی خوانساری


همنواز: احمد عبادی/جلیل شهناز


کلام: استاد سخن شیخ اجل سعدی


اهنگ: شور محمد میر نقیبی


گوینده : روشنک


اواز: همراه با سه تار احمد عبادی



تو را نادیــــــــــدن ما غــم نباشد    که در خیلــــت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالـم نهم روی    ولیکن چــــون تو در عالم نباشد

عجب گـر در چمن برپـای خیزی      که سرو راست پیشت خم نباشد     

 مبـــــادا در جهان دلتنگ رویی       که رویت بینــــــد و خرم نباشد

من اول روز دانستم که این عهد       که با من می‌کنی محــــکم نباشد

که دانستم که هرگــــز سازگاری       پــــری را با بنــــــــی آدم نباشد

مکن یارا دلم مجــــــروح مگذار       که هیچــم در جهان مرهم نباشد

بیا تا جان شیرین در تـــو ریزم        که بخـــل و دوستی با هم نباشد

نخواهــم بی تو یک دم زندگانی         که طیب عیش بی همــدم نباشد

حدیث دوست با دشمـــن نگویم         که هــرگـــز مدعی محرم نباشد

نظر گویند سعــــدی با که داری         که غم با یار گفتن غــــم نباشد







اواز: همراه با ساز جلیل شهناز


دوش بی روی تو آتش به سرم بر می​شد و آبی از دیده می​آمد که زمین تر می​شد
تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز همه شب ذکر تو می​رفت و مکرر می​شد
چون شب آمد همه را دیده بیارامد و من گفتی اندر بن مویم سر نشتر می​شد
آن نه می​بود که دور از نظرت می​خوردم خون دل بود که از دیده به ساغر می​شد
از خیال تو به هر سو که نظر می​کردم پیش چشمم در و دیوار مصور می​شد
چشم مجنون چو بخفتی همه لیلی دیدی مدعی بود اگرش خواب میسر می​شد
هوش می​آمد و می​رفت و نه دیدار تو را می​بدیدم نه خیالم ز برابر می​شد
گاه چون عود بر آتش دل تنگم می​سوخت گاه چون مجمره​ام دود به سر بر می​شد
گویی آن صبح کجا رفت که شب​های دگر نفسی می​زد و آفاق منور می​شد
سعدیا عقد ثریا مگر امشب بگسیخت ور نه هر شب به گریبان افق بر می​شد






یک شاخه گل





یک شاخه گل برنامه شماره399






اواز: محمود محمودی خوانساری


کلام: استاد سخن شیخ اجل سعدی


اهنگ : موزون شور از مهدی خالدی


همنواز: همایون خرم


کلام متن: مجمر اصفهانی/صفی علیشاه/ریاض همدانی/ساسان


گوینده:فیروزه امیر معز



دکلمه:

 نگذاشت که بر روی تو افتد نظر ما


دیدی که چها کرد بما چشم تر ما


احوال دل سوخته دلسوخته داند


از شمع بپرسید زسوز جگر ما



مطلع اواز:




تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم

 

با وجودش ز من آواز نیاید که منم


پیرهن می‌بدرم دم به دم از غایت شوق

 

 که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم


ای رقیب این همه سودا مکن و جنگ مجوی

 

 برکنم دیده که من دیده از او برنکنم


خود گرفتم که نگویم که مرا واقعه‌ایست

 

دشمن و دوست بدانند قیاس از سخنم


در همه شهر فراهم ننشست انجمنی

 

که نه من در غمش افسانه آن انجمنم


برشکست از من و از رنج دلم باک نداشت

 

 من نه آنم که توانم که از او برشکنم


گر همین سوز رود با من مسکین در گور

 

خاک اگر بازکنی سوخته یابی کفنم


گر به خون تشنه‌ای اینک من و سر باکی نیست

 

که به فتراک تو به زان که بود بر بدنم


مرد و زن گر به جفا کردن من برخیزند

 

 گر بگردم ز وفای تو نه مردم که زنم


شرط عقلست که مردم بگریزند از تیر من

 

گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم


تا به گفتار درآمد دهن شیرینت

 

بیم آنست که شوری به جهان درفکنم


لب سعدی و دهانت ز کجا تا به کجا

 

این قدر بس که رود نام لبت بر دهنم





دکلمه:




ای سنگدل که رشته الفت بریده ای


از ما بجز وفا ومحبت چه دیده ای


اواره ام زکوی خرد در دیار عشق


بنگر که از کجا به کجایم کشیده ای

 

یک شاخه گل


یک شاخه گل برنامه شماره 366


اواز: محمودی خوانساری

همنوازی: رضا ورزنده


اهنگ: ابو عطا


کلام: پارسا/غمام همدانی/بابافغانی


کلام اواز: شیخ اجل سعدی


گوینده: اذر پزوهش






آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند


وقتست گر از پای درآیم که همه عمر



باری نکشیدم که به هجران تو ماند



سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس


کاندوه دل سوختگان سوخته داند


دیوانه گرش پند دهی کار نبندد


ور بند نهی سلسله در هم گسلاند


ما بی تو به دل برنزدیم آب صبوری


در آتش سوزنده صبوری که تواند


هر گه که بسوزد جگرم دیده بگرید


وین گریه نه آبیست که آتش بنشاند


یک شاخه گل



یک شاخه گل برنامه شماره 443



اواز: محمود محمودی خوانساری


کلام: مولانا


همنواز: جلیل شهناز


اهنگ سگاه: محمد میرنقیبی


کلام متن برنامه: امیری فیروز کوهی/رهی معیری/عماد خراسانی


گوینده: روشنک



 

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه

 

در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم

هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

 

هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی

وان ساقی سرمستی با ساغر شاهانه

 

ای لولی بربط زن تو مست تری یا من

ای پیش تو چو مستی افسون من افسانه

 

از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد

در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه

 

چون کشتی بی لنگر کژ میشد و مژ میشد

وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه

 

گفتم که رفیقی کن با من که منت خویشم

گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه

 

گفتم : ز کجایی تو؟ تسخر زد و گفت ای جان

نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه

 

نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل

نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه

 

من بی دل و دستارم در خانه خمارم  من

یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه

 

تو وقف خراباتی دخلت می و خرجت می

زین وقف به هوشیاران مسپار یکی دانه