مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود
مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 82


اواز:محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان:احمد عبادی/حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف


اشعار:عطار/وحشی بافقی/جامی/حافظ/عراقی


اهنگ: سه گاه


گوینده: روشنک




دوش در حـــــــلقه مــا قصــه گـــیسوی تــو بــود


تا دل شب سخـــن از سلسلـــــه مـــــوی تـوبــــود


دل که از ناوک مـــژگان تو در خــــــــون میگشت


باز مشتـــــاق کمانخــــــانه ابــــــــروی تو بـــود


هم عفــــــا لله صبــا کــز تـــو پیامــــی میـــــــداد


ورنه در کس نـــرسیـــــــدم کــه از کـــوی توبود


عالم از شور و شر عشق خبــر هیچ نــــــداشت


فتنه انگیــــز جهــــان غمـــــزه جادوی تو بــــود


من سر گشته هم از اهــــــل سلامت بــــــــــودم


دام را هــــــم شکن طـــره هنــــــــدوی تــو بود


بگشا بنـــــــد قبـــا تا بگشـــــایـــــــد دل مـــــن


که گشـــــادی که مــــــرا بود ز پهلـوی تو بود


بوفـــای تو کــــه بر تــــربت حـــــــافظ بگـــــــــذر


کـــز جهان مــــــی شد و در آرزوی روی تو بود


موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز: محمود محمودی خوانساری


قطعاتی در گوشه مخالف سه گاه


مقدمه اهنگ: همایون خرم


مقدمه شعر اواز: تورج نگهبان


غزل اواز: حافظ/ پزمان بختیاری


با همکاری هنرمندان ارکستر برنامه سوم




امدی که با دلم گفتگو کنی


خانه دل مرا زیر و رو کنی


ازچه رو تو ندانستی که دلی نمانده مرا


رنج این غم زندگی به جان رسانده مرا


پند عاشقان بشنو واز در طرب بازا


کاین همه نمی ارزد شغل عالم فانی


زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت


عاقلا مکن کاری کاورد پشیمانی


یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی


کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی


باغبان چون من ز اینجا بگذرم حرامت باد


گر بجای من سروی غیر دوست بنشانی

موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: اسدالله ملک/جهانگیر ملک/پرویز تبریزی


اشعار: وصال شیرازی/جامی



شد در شکوه ما باز با سر گیسوی تو باز


شب وصل است بسی کوته واین قصه دراز


پر من داد ولی رفته ز یادم پرواز


من که پروا ندارم چکنم با پر باز


گر به رویم همه درهای خوشی بندد چرخ


هیچ غم نیست اگر هست در میکده باز


گفتمش با غم هجران چه کنم گفت بسوز


گفتمش چاره ی این سوز  بگو گفت بساز


همه گویند پروانه بود عاشق شمع


عاشق کیست بگو شمع بی سوز وگداز




با من صنما دل یکدله کن


گر سر ننهم انگه گله کن


مجنون شده ام از بهر خدا


زان زلف خوشت یک سلسله کن


دل انگیزان

دل انگیزان


اواز: محمود محمودی خوانساری


همنواز اواز: فرهنگ شریف


غزل اواز: پزمان بختیاری



از که پرسم من دلخسته که دلدار کجاست


سوختم سوختم


سوختم ز اتش تن دود چه شد یار کجاست


انچنان رفته ام از یاد حریفان که دگر یاد


کس نپرسد زخود ان صید گرفتار کجاست


گر از این یار جفا پیشه بریدم


ای نصیحت گر من یار وفادار کجاست


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 532


اواز: محمود محمودی خوانساری


ترانه: عهدیه


اهنگ ماهور: جواد معروفی


با همکاری : مجید نجاحی


اشعار موزون: سعدی/ اذر بیگدلی


اشعار متن برنامه: هلالی جغتایی/ابوالحسن ورزی/حسین پزمان بختیاری


غزل اواز: عماد خراسانی


گوینده: اذر پزوهش



اهل گردم، دل دیوانه اگر بگذارد


نخورم می، غم جانانه اگر بگذارد

گوشه ای گیرم و فارق ز شر و شور شوم


حسرت گوشهء میخانه اگر بگذارد

عهد کردم نشوم همدم پیمان شکنان


هوس گردش پیمانه اگر بگذارد

معتقد گردم و پابند و ز حیرت برهم


حیرت این همه افسانه اگر بگذارد

شمع می خواست نسوزد کسی از آتش او


لیک پروانهء دیوانه اگر بگذارد


دگر از اهل شدن کار تو بگذشت عماد


چند گویی دل دیوانه اگر بگذارد؟


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 136


اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/رضا ورزنده


اهنگ: سه گاه


اشعار: صفی علیشاه/زهره/عماد خراسانی


غزل اواز: عماد خراسانی


گوینده: روشنک




چیست این آتش سوزنده که در جان من است ؟


چیست این درد جگر سوز که درمان من است ؟


از دل ای آفت جان صبر توقع داری


مگر این کافر دیوانه بفرمان من است


آنچه گفتند ز مجنون و پریشانی او


درغمت شمه ای ازحال پریشان من است


ماه را گفتم و خورشید وبخندید به ناز


کاین دو خود پرتوی از چاک گریبان من است


عالمی خوشتر از ان نیست که من باشم و دوست


این بهشتی است که درعالم امکان من است


آمد ورفت و دلم برد وکنون حاصل وصل


اشک گرمی است که بنشسته بدامان من است


کاش بی روی تو یک لحظه نمی رفت زعمر


ورنه این وصل که باز اول هجران من است

گلهای تازه


گلهای تازه برنامه شماره 47


اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: اسدالله ملک/فرهنگ شریف/امیر ناصر افتتاح


شعرها: یغما/حافظ


گوینده: فخری نیکزاد



نگاه کن که نریزد، دهی چو باده بدستم 


فدای چشم تو ساقی، بهوش باش که مستم 


کنم مصالحه یکسر به صالحان می کوثر 


بشرط آنکه نگیرند این پیاله ز دستم 


ز سنگ حادثه تا ساغرم درست بماند 


بوجه خیر و تصدق، هزار توبه شکستم 


چنین که سجده برم بی حفاظ پیش جمالت 


بعالمی شده روشن که آفتاب پرستم 


کمند زلف بسی گردنم ببست به مویی 


چنان فشرد که زنجیر صد علاقه گسستم 


نه شیخ میدهدم توبه و نه پیر مغان می 


ز بس که توبه نمودم، زبس که توبه شکستم 


ز گریه آخرم این شد نتیجه در پی زلفش 


که در میان دو دریای خون فتاده نشستم 


ز قامتت چه گرفتم قیاس روز قیامت 


نشست و گفت قیامت بقامتیست که هستم 


نداشت خاطرم اندیشه یی ز روز قیامت 


زمانه داد به دست شب فراق تو، دستم 


بخیز از بر من، که از خدا و خلق، رقابت 


بس است کیفر این یک نفس که با تو نشستم 


حرام گشت به 
یغما بهشت تو، روزی 


که دل به گندم آدم فریب تو بستم


جشن هنر شیراز

جشن هنر شیراز

هنرنمایی اسطوره اخلاق وبزرگ منشی 

عندلیب نغمه پرداز گلها 

محمود محمودی خوانساری

غزل اواز: پیر پارس

همنواز اواز: اسطوره تار پهنه ایرانزمین جلیل شهناز



حاشا که من به موسم گل ترک می کنم.....

 

من لاف عقل می زنم این کار کی کنم...

 

مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم...

 

در کار بانگ بربط و آواز نی کنم....

 

از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت.....

 

یکچند نیز خدمت معشوق و می کنم.....


ازنامه ی سیاه نترسم که روز حشر


با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم

 


بود ایا که در میکده ها بگشایند

گره از کار فروبسته ما بگشایند

در میخانه ببستند خدایا مپسند

که در خانه تزویر وریا بگشایند

اگر از بهر دل زاهد خود بین بستند

دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

به صفای دل رندان که صبوحی زدگان

بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند


کی بوده در زمانه وفا جام می بیار

تا من حکایت جم  وکاووس کی کنم

این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست

روزی رخش ببینم وتسلیم وی کنم


این برنامه توسط دوست بزرگواری پیشکش شده است وبرای نخستین بار در فضای مجازی در دسترس قرار می گیرد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 99

اواز: محمود محمودی خوانساری

همنواز  : حسن کسایی/ فرهنگ شریف

غزل اواز: فروغی بسطامی/بابا طاهر

اهنگ: سه گاه

اشعار متن برنامه: عطار/نظام وفا/رهی معیری/عراقی

گوینده: روشنک


ساقی نداده ساغر چندان نموده مستم

کز خود خبر ندارم در عالمی که هستم

از بس قدح کشیدم در کوی میفروشان

هم جامه را دریدم هم شیشه را شکستم

یکی درد ویکی درمان پسندد

یکی وصل ویکی هجران پسندد

من از درمان ودرد وصل وهجران

پسندم انچه را جانان پسندد

کیفیت جنون را از من توان شنیدن

کز عشق ان پری رو زنجیرها گسستم

همچنون صبا فروغی از هر طرف دویدم

لیکن لیکن به هیچ حیلت از دام او نجستم


گوش جان بسپاریم به نغمه های جانسوز حسن کسایی وزخمه های دلنشین تار فرهنگ شریف وصدای اسمانی عندلیب  نغمه پرداز گلها


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 432

اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: عهدیه

تکنواز: احمد عبادی

اهنگ افشاری: مهدی خالدی

تنظیم: جواد معروفی

شعر ترانه: شوریده  شیرازی

اشعارمتن برنامه:هلالی جغتایی/حافظ/ اوحدی  مراغه ای

گوینده : اذر پزوهش


مطلع شعر ترانه:


ما رند وخرابات ودیوانه ومستیم

پوشیده چه گوئیم همینیم که هستیم

زان باده که در روز ازل قسمت ما شد

پیداست که تا شام ابد سرخوش ومستیم


مطلع شعر اواز:


بوی خوش تو هرکه زباد صبا شنید

از یار اشنا سخن اشنا شنید

اینش سزا نبود دل حق گزار من

کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید

سرخدا که عارف سالک به کس نگفت

در حیرتم که باده فروش از کجا شنید

ما باده زیر خرقه نه امروز می خوریم

صد بارپیر میکده این ماجرا شنید

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است وبس

در بند ان مباش که نشنید یا شنید


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره در انتهای برنامه بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد


یک شاخه گل

یک شاخه گل برنامه شماره 388

اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: کورس سرهنگ زاده

ترانه سرا: کریم فکور

با همکاری: جلیل شهناز

اهنگ دشتی: همایون خرم

غزل اواز:شیخ اجل سعدی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


یک نفس ای پیک سحری

بر سرکویش کن نظری

گو بفغانم بفغانم بفغانم

ای که به عشقت زده من

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم من نتوانم من نتوانم

من غرق گناهم تو عذر گناهی

روز وشبم را تو چو مهری تو چو ماهی

چون باده بنوشم در جوش وخروشم

من سر زلفت به دوعالم نفروشم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم من نتوانم من نتوانم

همه شب بر ماه پروین نگرم

مگر اید سودایت در نظرم

چه بگویم چه بگویم چه بگویم زین راز

غمم این بس که مرا کس نبود دمساز

یک نفس ای پیک سحری

بر سر کویش کن گذری

گو بفغانم گو بفغانم گو بفغانم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم من نتوانم من نتوانم


مطلع اواز:


ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی

جهان وهر چه در او هست صورتند وتو جانی

به پای خویشتن ایند عاشقان به کمندت

که هرکه را تو بگیری زخویشتن بر هانی برهانی

تراکه دیده زخواب وخمار باز نباشد

ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی

بر اتش تو نشستیم ودود شوق برامد

تو ساعتی ننشستی که اتشی بنشانی

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم

تو می روی سفر به سلامت سلام ما برسانی


با ارزوی سلامت وعمر باعزت برای جلیل شهناز وکورس سرهنگ زاده


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره در انتهای فایل بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها وداری شناسنامه می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 126

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/جلیل شهناز/امیر ناصر افتتاح

غزل اواز: حافظ

اهنگ: ابوعطا

اشعار متن برنامه: عطار/پروین اعتصامی/حافظ/عراقی

گوینده: روشنک


دکلمه: روشنک شعر از پروین اعتصامی


ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن

دل تهی از خوب وزشت چرخ اخضر داشتن

نزد شاهین محبت بی پر وبال امدن

پیش باز عشق ایین کبوتر داشتن

سوختن بگداختن چون شمع وبزم افروختن

تن بیاد روی جانان اندر اذر داشتن

اشک را چون لعل پروردن به خوناب جگر

دیده را سودا گر یا قوت احمر داشتن

هرکجا نور است چون پروانه خود را باختن

هرکجا نار است خود را چون سمندر داشتن


گوشوار حکمت اندر گوش جان اویختن

چشم دل را با چراغ جان منور داشتن


غزل اواز:


دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد دلبر وبا یار وفادار چه کرد

اه از ان نرگس جادو که چه بازی انگیخت

وای از ان مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

ساقیا ساقیا جام می ام ده که نگارنده غیب

نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

فکر عشق اتش غم خرمن حافظ می سوخت

یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد


انچه پیش از این در دسترس بوده است در انتهای فایل نام روشنک اعلام نمی گردید که در این فایل این نقص برطرف گردیده است

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 503

ترانه: پروین

اواز: حسین قوامی/ محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: پرویز یاحقی/چلیل شهناز/همایون خرم/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک

اهنگ شور: جواد معروفی

ترانه سرا: پزمان بختیاری

غزل اواز: اهلی شیرازی/ هلالی جغتایی

اشعار متن برنامه: هلالی جغتایی/ اهلی ترشیزی/لسانی شیرازی

گوینده: فیروزه امیر معز


مطلع ترانه: شعر از پزمان بختیاری


از نوای مرغ حق پر خون شود دل من

وان حق کشان که دیدم

تیره جان وخیره در در خاک تیره خفته

بر باد فتنه رفته

بخوان مرغ حق که من برکشم ز سینه اهی

چو دارد به شهر حق اه ما نهفته راهی

ان همه غوغا کو سوز ان سودا کو عزیز من کو

بر کشید اسان پر ماند از اوبر جا زر نه نامه ای کو

با عزیزان به عشرت سرکن 

می بزن باده در ساغر کن

تا در این دنیایی انجمن ارایی حق بگو حق

به که با حق باشی صلح مطلق باشی صلح مطلق

جمال خوبان را چو عهد گل وفا نیست

درون مسکین ازردن روا نیست

سینه را پر گل کن

تا شوی از گلشن با صفاتر

جانفزا تر گردی دلرباتر گردی

دلرباتر


مطلع اواز: شعر از اهلی شیرازی


 خوش انکه مست شوی تا بهانه بر خیزد

توباشی ومن وشرم از میانه برخیزد

قیامت است جمال تو ای بهشتی روی

مکش نقاب که شور از زمانه برخیزد

بر استان تو اهلی نه انچنان افتاد

که تا قیامت از این استانه برخیزد

 

 مطلع اواز: شعر از هلالی جغتایی


کدام جلوه که در سرو سرافراز تو نیست؟

کدام فتنه که در جلوه‌های ناز تو نیست؟

مکن به خاک درش ای رقیب عرض نیاز

که نازنین مرا حاجت نیاز تو نیست

دلا به شام فراق از بلای حشر مپرس

که روز کوته او چون شب دراز تو نیست

ز سجده پیش رخش منع ما مکن زاهد

نیاز اهل محبت کم از نماز تو نیست

به کوی عشق هلالی نساختی کاری

چه شد؟ مگر کرم دوست کارساز تو نیست؟

 

انچه پیش از این در دسترس بوده است نقصی در اعلام ابتدایی برنامه وجود داشته که در این فایل نقص برطرف گردیده است

گلهای تازه

گلهای تازه برنامه شماره 70

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: پرویز یاحقی/جلیل شهناز/امیر ناصر افتتاح

غزل اواز: حافظ

اهنگ در مایه دشتی

گوینده: فخری نیکزاد


به مزگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد بر چینم

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد ان دم که بی یاد تو بنشینم

جهان فانی وباقی فدای شاهد وساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می بینم

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقی برخیز

که غوغا می کند در سر خیال خواب دوشینم

جهان پیر است وبی بنیاد از این فرهاد کش

که کرد افسون ونیرنگش ملول از جان شیرینم 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 110

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/رضا ورزنده/حسن کسایی/مرتضی خان محجوبی

اهنگ : ابوعطا

غزل اواز: فروغی بسطامی

اشعار متن برنامه: عطار/ایزد/عراقی/فروغی بسطامی


یار بی پرده کمر بست به رسوایی ما

ما تماشایی او خلق تماشایی ما

حالیا مست وخرابیم از کیفیت عشق

پس از این تاچه رسد بر سر سودایی ما

نقد دنیا به بهای لب ساقی دادیم

تا کجا صرف شود مایه عقبایی ما

شب ما تا به قیامت نشود روز که هست

پرده روز قیامت شب تنهایی ما

مگرش زلف تو زنجیر نماید ورنه

در همه شهر نگنجد دل صحرایی ما


انچه پیش از این در دسترس بوده است اعلام شناسنامه برنامه در انتهای فایل ناقص بوده است که در این فایل این نقص برطرف گردیده است