مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود
مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 56

اواز: محمود محمودی خوانساری

هنمواز اواز: فرهنگ شریف

اهنگ: سه گاه

اشعار متن برنامه: عطار /حافظ/عراقی

غزل اواز: حافظ

گوینده: روشنک



عکس روی تو چو در ائینه جام افتاد

عارف از خنده می در طمع جام افتاد

حسن روی تو به یک جلوه که در ائینه کرد

این همه نقش در ائینه اوهام افتاد

این همه عکس می ونقش نگارین که نمود

یک فروغ رخ ساقی ست که در جام افتاد

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید

کز کجا سر غمش در دهن افتاد

من زمسجد به خرابات خود افتادم

اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار

هرکه در دایره گردش ایام افتاد

ان شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی

کار ما بارخ ساقی ولب وجام افتاد

صوفیان جمله حریفند ونظر باز ولی

زین میانه حافظ  دلسوخته بد نام افتاد


انچه پیش از این در دسترس بوده شناسنامه برنامه در انتهای فایل ناقص اعلام گردیده بود که در این فایل نقص برطرف گردیده است

این برنامه اولین برنامه عندلیب نغمه پرداز اواز ایرانزمین محمود محمودی خوانساری در مجموعه برنامه های فاخر گلهاست که در سال 1339 اجرا و ضبط گردیده بوده است.

در ضمن در کمتر برنامه ای از مجموعه برنامه های فاخر گلها چنین برنامه ای با این سبک اجرا گردیده است

پاسداشت عندلیب اواز ایرانزمین

دوم اردیبهشت ماه سال 92 بیست ششمین سالروز پرواز غمبار ومظلومانه عندلیب اواز ایرانزمین محمود محمودی خوانساری است.

هنرمند وارسته ومظلومی که ادب وانسانیت را سرلوحه رفتار خویش قرار داد  ودر عین نیازمندی هیچگاه در ازای دستمزد ناله بی غمی سر نداد.

هنرمند بزرگ و نازنینی که مظلومانه زیست مظلومانه پر کشید ومظلومانه ارمیده است.

با توجه به اینکه دوم اردیبهشت ماه مصادف با روز دوشنبه می باشد به جهت هر چه با شکوه تر برگزار شدن مراسم یادبود این هنرمند فرزانه روز جمعه سی ام فروردین ماه از ساعت ده صبح بر سر مزار او در قطعه شماره 101 ردیف 85 شماره 19 بهشت زهرا گرد هم خواهیم امد ویاد ونامش را پاس خواهیم داشت.

حضور هنردوستان ودلسوختگان را گرامی خواهیم داشت. 

برگ سبز


برگ سبز برنامه شماره 153


گوش جان بسپاریم به نغمه ملکوتی عندلیب اواز محمودی خوانساری که زبان حال خود را بازگو نموده است و نوای سازاسمانی دو هنرمند یگانه حسن کسایی وجلیل شهناز 

اواز: محمود محمودی خوانساری

 

اهنگ: همایون

با همکاری: حسن کسایی/جلیل شهناز

غزل اواز: همایون افراینی

اشعارمتن برنامه: عطار/عراقی

گوینده: روشنک


انکه خود را نفسی شاد ندیدست منم

وانکه هرگز به مرادی نرسیدست منم

انکه صد جور کشیدست زهر خار وخسی

وز سرکوی وفا پا نکشیدست منم

انکه چون غنچه پزمرده در این باغ بسی

بر دلش باد نشاطی نوزیدست منم

عندلیبی که در این باغ زبیداد گلی

نسیت خار ی که به پایش نخلدیست منم

انکه در راه وصال تو دویدست بسی

واخر کار به جایی نرسیدست منم

انکه در راه وصال تو دویدست بسی

واخر کار به جایی نرسیدست منم

برگ سبز


  به یاد یگانه ی پیانو نواز پهنه ایرانزمین مرتضی خان محجوبی


   برگ سبز برنامه شماره 98


  اواز: عندلیب نغمه پرداز محمود محمودی خوانساری



  اهنگ: شوشتری منصوری

 

 همنواز اواز: مرتضی خان محجوبی


  با همکاری: حسن کسایی


  غزل اواز:پیرپارس


  اشعارمتن برنامه: عطار/ دکتر ناتل خانلری/ نظام وفا/حافظ/عراقی

  گوینده: روشنک

  

  هرانکه جانب اهل خدا نگه دارد


  خداش در همه حال از بلا نگه دارد


  گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند


  نگاه دار سررشته تا نگه دارد


  سر وزر ودل وجانم فدای ان محبوب


که حق صحبت وعهد وفا نگه دارد


صبا در ان سر زلف اردل مرا بینی


زروی لطف بگویش که جا نگه دارد


 غبار راهگذارت کجاست تا حافظ


به یادگار نسیم صبا نگه دارد


  

یادگار جمشید


برآمــــــــد باد صبح و بــوی نوروز 
 
 
 به  کـــــــام دوستان و بخت پیروز

 

مبارک بادت این سال وهمه سال 

 

مبـــــارک بادت این روز وهمه روز


 وطنم ایرانم سرزمین مادری ام



 
گر تو سبزی ســـــــــــبزم          گر تو شادی شادم
                            
من ز شــــیرینی تو فرهادم        عید ان روز مبارک بادم
                        
                     
   که تو ابادی و من ازادم                           
 
 نوروز باستانی این زیباترین جلوه رستاخیز الهی
 
بر شما مبارک و فرخنده باد   

یک شاخه گل



یک شاخه گل برنامه شماره 437


اواز: محمود محمودی خوانساری


اهنگ: ابوعطا


با همکاری هنرمندان: همایون خرم/مجید نجاحی


اشعار متن برنامه:علی نقی کمره ای/الفت/اوحدی/مشفق کاشانی


غزل اواز: عماد خراسانی


گوینده:اذر پزوهش



برو ای دوست که ما دست به دامان خودیم


سرخود گیر که ما سر به گریبان خودیم


اشک و اهی شده از دشت جنون حاصل ما


اتش خرمن خود قطره باران خودیم


دامن ما نبود بی گهر اشک شبی


چشم بد دور که شرمنده احسان خودیم


هرکه از حال من دلشده پرسید بگوی


خویش گم کرده بنشسته به هجران خودیم



انچه پیش از این در دسترس بوده نقصی در اعلام ابتدای برنامه بوده که

 در این فایل نقص برطرف گردیده است

برگ سبز


برگ سبز برنامه شماره 243


اواز:سید جواد ذبیحی/حسین قوامی/محمود محمودی خوانساری


غزل اواز: فروغی بسطامی/سنایی/علی اشتری


همنواز اواز: جلیل شهناز


گوینده: پیمان سلطانی


گوش جان بسپاریم به نوای اسمانی سه هنرمند از دست رفته و نوای ساز یگانه ی تار جلیل شهناز


ارزوی طول عمر برای جلیل شهناز

 

سید جواد ذبیحی ( غزل اواز: فروغی بسطامی) 


همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود

اه از این راه که باریک تر از موی تو بود

رهرو عشق از این مرحله اگاهی داشت

که ره قافله ی دیر وحرم سوی تو بود

گرنهادیم قدم بر سر هستی شاید

که سر همت ما بر سر زانوی توبود

زان شکستم به هم ائینه ی خود بینی را

که نگاهم همه در ائینه ی روی تو بود

پیر پیمانه کشان شاهد من بود مدام

که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود

ماه نو کاسته از گوشه ی گردون سر زد

که خجالت زده ی گوشه ی ابروی تو بود

نفس خرم جبرئیل ودم باد مسیح

همه از معجزه ی لعل سخنگوی تو بود

هیچ کس اب زچشمه ی مقصود نخورد

مگر ان تشنه که جایش به لب جوی تو بود


 حسین قوامی ( غزل اواز: سنایی)


تا ما به سر کوی تو ارام گرفتیم

اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم

در اتش تیمار تو تا سوخته گشتیم

در کنج خرابات می جام گرفتیم

از مدرسه وصومعه کردیم کناره

در میکده ومصطبه ارام گرفتیم

خال وکله تو صنما دانه ودامست

ما در طلب دانه ره دام گرفتیم

امروز چه از صحبت ما گشت بریده

این نیز هم از صحبت ایام گرفتیم


محمودی خوانساری ( غزل اواز: علی اشتری )


رفتی زپیش دیده وبر جان نشسته ای

در خاطرم چو اشک به دامان نشسته ای

از ما چه دیده ای که به صد شوق همچو شمع

خندان میان بزم حریفان نشسته ای

بر چشم غیر اگر بنشینی به دلبری

اندیشه کن چو اشک که لرزان نشسته ای

ای غم اگر چه عهد تو بشکسته ام به می

نازم تورا که بر سر پیمان نشسته ای

ای اشک هر چه ریزمت از دیده زیر پای

بینم که باز بر سر مزگان نشسته ای


انچه پیش از این در دسترس صاحبدلان بوده است صدای دو گوینده در زمان اعلام شماره وشناسنامه به یکدیگر اتصال داده شده بود


برگ سبز  یک گوینده

برنامه شماره 243 ..................... گوینده دوم


این برنامه دارای اصالت می باشد واز روی نوار به دیجیتال تبدیل شده است 

  

گلهای تازه

گلهای تازه برنامه شماره 183 ( سخن اهل دل)


اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: فرامرز پایور/محمد اسماعیلی


اشعار از: شیخ اجل سعدی/مولانا


دستگاه: سه گاه


گوینده: اذر پزوهش


دکلمه:


چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست


سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست



سرم به دنیی وعقبی فرو  نمی اید


تبارک الله از این شورها که در سرماست


مرا به کار جهان هرگز التفات نبود


رخ تو در نظر من  چنین خوشش اراست


از ان به دیر مغانم عزیز میدارند


که اتشی که نمیرد همیشه در دل ماست


دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب


بنال هان که از این پرده کار ما به نواست



دکلمه:



در اندرون من خسته دل ندانم کیست


که من خموشم واو در فغان وغوغاست



مطلع غزل اواز:



چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست


سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست


در اندرون من خسته دل ندانم کیست


که من خموشم او در فغان و غوغاست


مرا به کار جهان هرگز التفات نبود


رخ تو در نظر من چنین خوشش اراست



دکلمه:



امروز ندانم به چه دست امده ای


کز اول بامداد مست امده ای


گر خون دل خوری ز دستت ندهم


زیرا که به خون دل بدست امده ای



تصنیف :



امروز ندانم به چه دست امده ای ای مایه ناز


کز اول بامداد  امده ای چون نغمه ساز


گر خون دلم خوری زدستت ندهم با سوز وگداز


زیرا که به خون دل بدست امده ای چون عمر دراز




غزل اواز:



از ان به دیر ومغانم عزیز میدارند


که اتشی که نمیرد همیشه در دل ماست


یکی درد یکی درمان پسندد


یکی وصل یکی هجران پسندد


من از درمان ودرد وصل هجران


پسندم انچه را که جانان پسندد


سرم به دنیی وعقبی فرو نمی اید


تبارک الله از این شورها که در سرماست


چو بشنو سخن اهل دل مگو که خطاست


سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست



دکلمه:


ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند


فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست



انچه پیش از این در دسترس صاحبدلان بوده است در اعلام شماره


 ابتدای برنامه نقصی وجود داشته است 


که در این فایل که از روی نوار به دیجیتال تبدیل شده است ان نقص


 وجود ندارد 


گلهای تازه


گلهای تازه برنامه شماره 183 ( سخن اهل دل)


اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: فرامرز پایور/محمد اسماعیلی


اشعار از: شیخ اجل سعدی/مولانا


دستگاه: سه گاه


گوینده: اذر پزوهش



دکلمه:


چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست


سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست


سرم به دنیی وعقبی فرو  نمی اید


تبارک الله از این شورها که در سرماست


مرا به کار جهان هرگز التفات نبود


رخ تو در نظر من  چنین خوش اراست


از ان به دیر مغانم عزیز میدارند


که اتشی که نمیرد همیشه در دل ماست


دلم ز پرده برون شد کجایی مطرب


بنال هان که از این پرده کار ما به نواست



دکلمه:



در اندرون من خسته دل ندانم کیست


که من خموشم واو در فغان وغوغاست



مطلع غزل اواز:



چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست


سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست


در اندرون من خسته دل ندانم کیست


که من خموشم او در فغان و غوغاست


مرا به کار جهان هرگز التفات نبود


رخ تو در نظر من چنین خوش اراست



دکلمه:



امروز ندانم به چه دست امده ای


کز اول بامداد مست امده ای


گر خون دل خوری ز دستت ندهم


زیرا که به خون دل بدست امده ای



تصنیف :


امروز ندانم به چه دست امده ای ای مایه ناز


کز اول بامداد  امده ای چون نغمه ساز


گر خون دلم خوری زدستت ندهم با سوز وگداز


زیرا که به خون دل بدست امده ای چون عمر دراز



غزل اواز:



از ان به دیر ومغانم عزیز میدارند


که اتشی که نمیرد همیشه در دل ماست


یکی درد یکی درمان پسندد


یکی وصل یکی هجران پسندد


من از درمان ودرد وصل هجران


پسندم انچه را که جانان پسندد


سرم به دنیی وعقبی فرو نمی اید


تبارک الله از این شورها که در سرماست


چو بشنو سخن اهل دل مگو که خطاست


سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست


دکلمه:


ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند


فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست



انچه پیش از این در دسترس صاحبدلان بوده است در اعلام شماره ابتدای برنامه نقصی وجود داشته است 


که در این فایل که از روی نوار به دیجیتال تبدیل شده است ان نقص وجود ندارد 


یک شاخه گل

یک شاخه گل برنامه شماره 372


اواز: محمود محمودی خوانساری



همنواز اواز: جلیل شنهاز


 


اشعار متن برنامه : مولانا



گوینده: فیروزه امیر معز



غزل اواز:



تنها نه منم جانا ازوصف تو دیوانه


دیوانه بسی دارد لطف تو بهرخانه


ای چشم چراغ دل روشن ز تو شد منزل


تو شمع همه محفل من سوخته پروانه


تو روی نهان کرده من شیفته رویت


لیکن به سراورده مجنون شده دیوانه


روشن شودش مردم چون روی تو را بیند


از شوق چنان رویی دیوانه شود یا نه


انچه پیش از این در اختیار صاحبدلان بوده با هنر نمایی یک صدا بردار


 خلاق  اعلام شماره ان واعلام برنامه توسط دو گوینده به یکدیگر اتصال


 داده شده بود



 یک شاخه گل ( صدای یک گوینده)


برنامه شماره 372  ..............( صدای یک گوینده)


این قطعه مونتاز را میتوانید از اینجا دریافت نمائید

 


برگ سبز



برگ سبز برنامه شماره 307


اواز: محمود محمودی خوانساری


اهنگ : درمایه دشتی


غزل اواز: فروغ میردامادی


با همکاری: همایون خرم/رضا ورزنده/منصور صارمی/جهانگیر ملک  


اشعارمتن برنامه: عماد فقیه/ نظامی گنجوی


گوینده: سرور پاک نشان


دکلمه:


دردمند غم عشق تو دوا یافته است


وانکه بیمار تو بودست شفا یافته است


انکه انداخته اند از نظرش بی بصران


به حقیقت نظر لطف خدا یافته است


ما طلبکار نسیم سرزلف بودیم


وانچه ما می طلبیدیم صبا یافته است



دکلمه:


مرا پرسی که چونم چونی ای دوست


جگر پر درد ودل پرخونم ای دوست


حدیث عاشقی برمن رها کن


تولیلی شو که من مجنونم ای دوست


شنیدم عاشقان را می نوازی


مگر من زان میان بیرونم ای دوست


دکلمه:


نگفتی گر بیفتی گیرمت دست


از این افتاده تر که اکنونم ای دوست


غزل های نظامی بر تو خوانم


مگیر ودر تو هیچ افسونم ای دوست


به فریادم زتو هر روز فریاد


از این فریاد روز افزونم ای دوست



غزل اواز:


با انکه دلی داری اشفته وسودایی


خواهم زدل وجانت با این همه رسوایی


توشمع شب افروزی در محفل این وان


مائیم وخیال تو در خلوت تنهایی


هرگز به دلم نگذشت اندیشه وصل تو


در عشق تو کی دارم سود او تمنایی


درمان دل ما را غیر از تو طبیبی نیست


اخر به نگاهی کن این درد مداوایی



هرجاکه تو خواهی رو با هرکه خواهی باش


ماراکه تو منظوری خاطر نرود جایی




شاخصه این برنامه حضور دو نوازنده سنتور در برنامه می باشد


گوش جان بسپاریم به تکنوازی بی نظیر همایون خرم 


یاد ونام همه گلهای گلزار پرکشیده از موسیقی سرزمین مادری گرامی باد

تسلیت


درود بر دوستان وصاحبدلان


شوربختانه یکی دیگر از گلهای گلزار پهنه ایرانزمین به یاران سفر کرده اش پیوست


پرواز غمبار هنرمند بی ادعا ومظلوم همایون خرم را به جامعه موسیقی ملی ایران وهمه صاحبدلان تسلیت عرض میکنم


روحش شاد ویاد ونامش همواره گرامی باد

گلهای رنگارنگ


گلهای رنگارنگ برنامه شماره 507


اواز: محمود محمودی خوانساری


ترانه: عهدیه


همنوازی: جلیل شنهاز


ترانه سرا: نیر سینا


اهنگ ابوعطا: جواد معروفی


غزل اواز: شیخ اجل سعدی


اشعارمتن برنامه:اوحدی مراغه ای/روحی همدانی/امیر شاهی


گوینده: روشنک



دکلمه: روشنک


نه هفته ای است نه ماهی که رفته ای زبرما

نهفته نیست کز این غم چه دیده چشم ترما  

زظلمت شب هجران به زحمتیم چه بودی

کزاسمان وصالی بتافتی قمرما


زلف تو در کمند جنون می کشد مرا

خوش خوش به کوی عشق در او می کشدمرا

هرجا که می گریزم از این فتنه

ناگهان عشقت عنان گرفته برون می کشد مرا


به روی او نگریستن زمن نمی اید

من این دو دیده برای گریستن دارم


بلبل به باغ روز ازل چون که پانهاد

گل دید عاشق است بنا بر جفا نهاد

اول بنا نبود بسوزند عاشقان

اتش به جان شمع فتد کاین بنا نهاد 


مطلع اواز:


چه باز در دلت امد که مهر برکندی

چه شد که یار قدیم از نظر بیفکندی

زحد گذشت جدایی میان ما ای دوست

هنوز وقت نیامد که باز پیوندی

هزار باربگفتم که چشم نگشایم

به روی خوب ولیکن تو چشم می بندی

بود که پیش تو میرم اگر مجال بود

وگرنه برسر کوی ات به ارزومندی

چه باز در دلت امد که مهر برکندی

چه شد که یار قدیم از نظر بیفکندی


دکلمه : روشنک


من مست محبتم شرابم مدهید

در اتشم افکنید وابم مدهید

گر شکر کنم وگر عتاب اغازم

باد است حدیث من جوابم مدهید


مطلع: ترانه


بشد وزان باد مهرگان غم از اب وباغ وچمن

زغم به مهر مرغ سحر شکسته شد چون دل من

که از گل زیبا هرکه شد جدا شود خزان

نو بهار او چو من که دیدی خزان شد بهارم

اگر به بی مهری خزان برگ گل همه رفته زباد

به یادش ای مرغک من مکن پریشان دل شاد

ندیدی ای بلبل جز جفا زگل

چو من که هرگز ندیده ام به غیر نامهربانی یارم

بود این گل ها چه دلکش وزیبا

چه کند که تو را وفا ندارد

غم مخور جان من گر شد ویران به عشق اشیانم

عشق این اتش جان اشیان های ما سوزد

من در شعله ان سوزم وناله برنیارم

از گل رویان خواهی دل جویی مهر وخوش رویی

کی بود چنین مرغک حزین من می دانم جور محبوبان

کز عشق خوبان شد سیه روزگارم

 

انچه از این برنامه پیش از این در دسترس بوده است  نقصی در اعلام برنامه ابتدای فایل وجود داشته که برطرف گردیده است

موسیقی ایرانی


به یاد لطف الله خان مجد


موسیقی ایرانی


اواز: محمود محمودی خوانساری


با همکاری هنرمندان: لطف الله خان مجد/مجید نجاحی/امیر ناصر افتتاح/حسن ناهید/محمود رحمانی پور/همایون خرم


پیش در امد رنگ: همایون خرم


سرپرست ارکستر: همایون خرم


اهنگ : دشتی عشاق


غزل اواز: فروغی بسطامی


گوینده: رضا معینی


زاهد و سبحه ی صد دانه و ورد سحری

                        من و پیمودن پیمانه  و دیوانه گری


چون همه وضع جهان گذران درگذراست

                  مگذر از عالم  شیدایی  و شوریده سری


تا کی از شعبده دور فلک خواهد بود

                           باده عیش بجام من و کام  دگری


تا شدم بی خبر از خویش خبرها دارم

                 بیخبر شو که خبرهاست در این بیخبری


تا شدم بی اثر از ناله اثرها دیدم

                  بی اثرشوکه اثرهاست دراین بی اثری


تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید

                بی هنرشوکه هنرهاست دراین بی هنری


تا سر خود نسپردیم بخاک در دوست

                     خاطر آسوده نگشتیم از این دربدری


بیستون تاب تب تیشه فرهاد نداشت

            عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری


          تا فروغی خط آن ماه درخشان سر زد

          فارغم روز و شب از فتنه دور قمری


برگ سبز




برگ سبز برنامه شماره  149



اواز: محمودی خوانساری


همنوازان: پرویز یاحقی/ رضا ورزنده


غزل اواز: حسین بیضایی ( ادب )


اهنگ: شور ودشتی


گوینده: روشنک



در دلم جلوه کند پرتو ماهی گاهی
روشن از ماه شود شام سیاهی گاهی



تا رود ز آتش دل دود به چشمان حسود
خوش برآرم ز دل سوخته آهی گاهی



تا که بر دامن تو نرم و سبک جای کنم
چون غباری بنشینم سر راهی گاهی



جز توام نیست نظر جانب دیگر، چه شود
گر کنی سوی من از مهر نگاهی گاهی



داد من گر ندهی دست من و دامن شب
قطره‌ای اشک کند کار سپاهی گاهی



کاش باز آید و جرمم به نگاهی بخشد
وه چه جان بخش بود عفو گناهی گاهی



دعوی شیری و آهوی نگاهش عجب است
شیر گیر است 
'ادب' چشم سیاهی گاهی



این برنامه پیشکشی است به دوست بزرگوار جناب باران مدیر تارنگار وزینمرغ سحر که عاشقانه  در راه گسترش نام هنرمند توانا بانو حمیرا تلاش وهمت عارفانه ای می نمایند


انچه از این برنامه در دسترس صاحبدلان بوده است نقصی در اعلام شماره ابتدای فایل توسط گوینده بود که در این فایل نقص ان برطرف شده است

دارای اعلام شماره وبرنامه