مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود
مرغ شباهنگ

مرغ شباهنگ

پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود پیش ما نغمه همان نغمه محمودی بود

برگ سبز


برگ سبز برنامه شماره 165


اواز:محمود محمودی خوانساری


همنوازان: احمد عبادی/حبیب الله بدیعی


کلام اواز: استاد سخن سعدی


اشعار متن برنامه: عطار/حکیم سنایی/عراقی


اهنگ در : سگاه


گوینده: روشنک




بخت آیینه ندارم که در او می‌نگری
 

خاک بازار نیرزم که بر او می‌گذری
 

من چنان عاشق رویت که ز خود بی‌خبرم
 

تو چنان فتنه خویشی که ز ما بی‌خبری



گر تو از پرده برون آیی و رخ بنمایی
 

پرده بر کار همه پرده نشینان بدری
 

عذر سعدی ننهد هر که تو را نشناسد
 

حال دیوانه نداند که ندیدست پری


برگ سبز


برگ سبز برنامه شماره 129




اواز: محمودی خوانساری

همنوازان: مرتضی محجوبی/حسن کسایی/حبیب الله بدیعی

اشعار متن برنامه: عطار/صائب تبریزی/ شیخ اجل سعدی/نسیم/عراقی

کلام اواز: نسیم


دوش کار رشک  پری سرخوش ومستانه گذشت

کس نداند بر این دل دیوانه چه گذشت


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 98


اواز: محمودی خوانساری


همنواز اواز: مرتضی خان محجوبی


کلام اواز: حافظ


اهنگ: شوشتری منصوری


اشعار متن برنامه:عطار/خانلری/نظام وفا/عراقی


گوینده: روشنک


 

هر آنکه جانب اهل خدا نگه دارد

خداش در همه حال از بلا نگه دارد

گرت هواست که معشوقه نگسلد پیمان

نگاه دار سر رشته تا نگه دارد


سر و زر و دل جانم فدای آن محبوب

که حق صحبت و عهد  وفا نگه دارد

صبا در آن سر زلف اردل مرا بینی

ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد

غبار راهگذارت کجاست تا حافظ

به یادگار نسیم صبا نگه دارد

غبار راهگذارت کجاست تا حافظ

به یادگار نسیم صبا نگه دارد

برگ سیز

برگ سبز برنامه شماره 92


اواز: محمودی خوانساری

 

کلام: حضرت حافظ


همنوازان: احمد عبادی/مهدی خالدی/لطف الله مجد/حبیب الله بدیعی


اهنگ: سگاه


اشعار متن برنامه: عطار/شیخ اجل سعدی/حضرت حافظ/عراقی

 

گوینده: روشنک



روزگاریست که سودای بتان دین من است

 

غم این کار نشاط دل غمگین من است

 


دیدن روی تو را دیده جان بین باید

 

 وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

 


یار من باش که زیب فلک و زینت دهر

 

 از مه روی تو و اشک چو پروین من است

 

تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد

 

خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است

 


دولت فقر خدایا به من ارزانی دار

 

کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

 


واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش

 

زان که منزلگه سلطان دل مسکین من است

 


یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست

 

 که مغیلان طریقش گل و نسرین من است


حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان

 

 که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است